سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----48261---
بازدید امروز: ----1-----
بازدید دیروز: ----6-----
و خداوند عشق آفرید . . .

 

نویسنده: مجنون
شنبه 87/4/29 ساعت 11:0 صبح


نه تو می مانی، نه اندوه

 

و نه هیچ یک از مردم این آبادی


به حباب نگران لب یک رود قسم

 

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

 

غصه هم خواهد رفت

 

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

 

لحظه ها عریانند


به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز


تو به آینه

 

نه

 

آینه به تو خیره شده ست


تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید


و اگر بغض کنی


آه از آینه دنیا که چه ها، خواهد کرد

 

گنجه دیروزت پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف

 

بسته های فردا همه ای کاش ای کاش

 

ظرف این لحظه و لیکن خالیست

 

ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود

 

غم که از راه رسید در این سینه بر او باز مکن

 

تا خدا یک رگ گردن باقیست!!!

 

تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده...

اره تو این دنیا هیچی نمی مونهه غم ِغصهِ شادی...همه و همه رفتنین..

من ِ تو همه میریم بجز خدا...

منبع


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • مطلب عاشقانه
    مطلب عاشقانه
    مطلب عاشقانه
    مطلب عاشقانه
    مطلب عاشقانه
    شعر عاشقانه
    از عاشقی نترس!!!!! Don’t be afraid to love - مطالب عاشقانه
    شعر عاشقانه
    شعر عاشقانه
    شعر عاشقانه
    شعر عاشقانه
    عشق چیست ؟ - مطالب عاشقانه
    درد عشق - مطالب عاشقانه
    شعر عاشقانه
    عشق وسیله رسیدن به خداست
    [همه عناوین(32)][عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه


  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • لینک دوستان من

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •